توجه: برای فیلتر کردن نمایش ها در نمودار بر روی عنوان هریک کلیک کنید .
بازی Ghostrunner ایکس باکس
- روش تحویل :کد ( سی دی کی )
توجه: برای فیلتر کردن نمایش ها در نمودار بر روی عنوان هریک کلیک کنید .
چرا برای فعال کردن به ایمیل و پسورد حساب شما احتیاج داریم ؟
دلیل این امر نوع محصول میباشید ، در واقع بعضی از محصولات برای فعال شدن در حساب ایکس باکس شما نیاز به آیپی خاصی دارند که ممکن هست مشتریان عزیز دسترسی نداشته باشند به همین دلیل چنانچه تغییر آیپی برای مشتریان عزیز مقدور نبود ، تیم فنی ما بدون هیچ هزینه اضافی محصول را بر روی حساب شما فعال خواهد کرد
بازی Ghostrunner ایکس باکس، مبارزاتی هیجانانگیز و چالشبرانگیز را ارائه میدهد، اما متاسفانه ضعفهای داستان و طراحی آن سبب شده تا آنطور که باید و شاید، خودنمایی نکند.
یکی از موارد ریسک پذیر در صنعت بازیهای ویدیویی، این است که سازنده برای ارائه یک تجربهی جدید، چند سبک متفاوت از بازیهای ویدیویی را با یکدیگر ترکیب میکند. سختی ماجرا این است که اگر سازنده نتواند به خوبی المانهای هر سبک را درکنار هم قرار دهد، محصول نهایی آنطور که باید و شاید جذاب به نظر نخواهد رسید و امکان دارد به یک شکست تبدیل شود.
زمانیکه بازی Ghostrunner ایکس باکس معرفی شد، کاربران محصولی را مشاهده کردند که یادآور بازیها و سبکهای جذاب مختلفی است. استودیو لهستانی وان مور لول (One More Level)، سازنده گوسترانر، برای ساخت محصول خود بهسراغ المانهای به کار گرفته شده در بازیهایی نظیر Katana Zero، Mirror’s Edge رفته و آنها را در فضایی سایبرپانکی قرار داده است. حال سؤال اصلی این است که آیا Ghsotrunner با تمام ویژگیهای آشنا و جدید خود، محصولی است که بتواند مخاطب را سرگرم کند؟
در جواب باید بگویم که گوسترانر، با تمام الهاماتی که گرفته، یک تجربه کاملا جدید به حساب میآید و دراینمیان مشکلاتی هم وجود دارند که سبب شده Ghostrunner قادر به ارائه یک تجربه بینقص نباشد. Ghostrunner جهانی را نشان میدهد که افراد ثروتمند و قدرتمند، بر آن حاکم هستند و سعی دارند همانند خالق، بر مخلوقات خود حکومت کنند. این مورد باعث میشود تا یک هرجومرج بزرگ به وجود آید و تاریکی و پلیدی همه جا را فرا بگیرد.
گوست رانر در بخش داستانی خود بایکن را در نقش یک گوسترانر به نام جک قرار میدهد. این در حالی است که جک از گذشته خود چیزی نمیداند و تنها صدای شخص دیگری را در ذهن خود میشنود؛ صدایی که از او میخواهد مدام فعالیتهای مختلفی را انجام دهد و از طرفی بیشازپیش جک را از گذشتهاش مطلع میکند. Ghostrunner شروع مرموز و جالبی دارد، اما این روند داستانسرایی، به مرور زمان جذابیت خود را از دست میدهد تا جایی که بازیکن از نیمه دوم بازی به بعد، بهراحتی میتواند انتهای آن را حدس بزند.
بهعبارتی استودیو وان مور لول نتوانسته است آن مرموز بودن ابتدایی بازی را بهخوبی حفظ و با اضافه کردن شخصیتهای جدید، آن را بهبود بخشد، بلکه اضافه شدن شخصیتهای تازه به داستان و برقراری دیالوگ با آنها، بهراحتی داستان بازی را فاش میکند. جدا از مشکل داستانسرایی، در بخش شخصیتپردازی هم Ghostrunner آنچنان عملکرد خوبی ندارد. جک، قهرمان داستان، شخصیتپردازی خوبی دارد و بازیکنان در انتهای داستان، آخرین قطعه پازل شخصیت پردازی او را هم دریافت و سر جای خود قرار میدهند.
این در حالی است که سایر شخصیتهای جهان بازی آنطور که باید و شاید به آنها پرداخته نشده است. از ابتدا تا انتهای بازی، به گذشته و دلیل کارهای آنها اشاره میشود، اما تیم سازنده میتوانست بهتر آنها را به مخاطب معرفی کند. بااینحال، گوسترانر محصولی است که گیمپلی آن مخاطب را هدف قرار داده است و داستان، نقش اصلی را ایفا نمیکند.
ساختار بازی کاتانا زیرو بهگونهای است که پس از برخورد اولین ضربه از سوی دشمن به شما، کشته خواهید شد و به ابتدای مرحله باز میگردید. ازطرفی، Mirror’s Edge یک تجربه پارکور بازی بسیار خوب و سرگرم کننده را در اختیار کاربران قرار میداد. استودیو وان مور لول با ترکیب این دو ویژگی و اضافه کردن المانهای مخصوصبه خود، گیمپلی Ghostrunner را شکل داده است. ازاینرو گیمپلی بازی دو بُعد مختلف را در اختیار مخاطب قرار میدهد.
اولین بُعد، پلتفرمینگ و پارکور بازی است و بُعد دوم مربوطبه سیستم مبارزات است. سیستم مبارزات بازی بهخاطر دوربین اول شخص بود یک تجربه هک اند اسلش متفاوت و جذاب را در اختیار مخاطب قرار میدهد، اما باید توجه داشته باشید که اگر نتوانید در بهترین زمان ممکن از ضربات جاخالی دهید، تنها با یک ضربه کشته خواهید شد. ازطرفی تیم سازنده سعی نکرده بازیکنان را خسته و ناامید کند. بهخاطر ساختار هر مرحله و سرعت روند آن، چکپوینتهای زیادی پشت سر هم قرار داده شده که بازیکن پس از مردن، مجددا از آخرین چکپوینت کار خود را آغاز خواهد کرد.
این کار باعث شده تا سرعت و هیجان هر مرحله از بین نرود و با اینکه به دفعات متعددی خواهید مرد، اما همچنان شور و شوق شما برای موفق شدن از بین نخواهد رفت. بعضی وقتها امکان دارد به دفعات مختلفی شکست بخورید و ناامید شوید، اما زمانیکه موفق میشوید، حس و حال خوبی به مخاطب القا میشود. شمشیر زنی و استفاده از مهارتها درکنار ویژگیهایی مثل جاخالی دادن جک چیزی است که باعث میشود هیچوقت از مردنهای مکرر خود خسته نشوید و برای بهتر شدن تلاش کنید.
جدا از مهارت جاخالی دادن که بهصورت پیشفرض در اختیار شما قرار داده میشود، به مرور زمان و پیشرفت در خط داستانی، چهار مهارت دیگر هم در اختیار شما قرار داده میشود. نحوه بهدست آوردن هر مهارت، همانند حل کردن یک پازل است و میتوان آن را تجربهی جالبی دانست که ترکیب آن با نبردهای شلوغ و آدرنالیندار گوسترانر، باعث میشود تا لحظات متفاوت و سرگرم کنندهای را کسب کنید.
هرکدام از این مهارتها، طراحی بسیار خوب داشته و کاملا مجزا از یکدیگر هستند. شاید کمی برگ برنده به سمت مهارتهایی باشد که در انتهای داستان آنها را باز میکنید. بهعبارتی شاید تا آخرین لحظه بتوانید از اولین مهارت هم استفاده کنید و دشمنان را از میان بردارید، اما مهارتهای جدیدتر و استفاده مناسب از آنها، همیشه کار را برای مخاطب سادهتر میکند. تیم سازنده میتوانست طراحی مراحل را بهگونهای انجام دهد که مهم نباشد بازیکن از چه مهارتی استفاده میکند، اما حال سیستم بهگونهای است که پس از آزاد شدن هر مهارت جدید، بهتر است فقط به آن تکیه کنید.
جدا از این مورد، بازی Ghostrunner ایکس باکس یک سیستم بهبود مهارت هم برای کاربر طراحی شده است. جالبی سیستم بهبود مهارتها، این است که ساختاری همانند بازی تتریس دارد. به بیان دیگر، در سمت چپ اشکال هندسی مختلفی را مشاهده میکنید که باید آنها را محیط سمت راست قرار دهید. خانههای محیط سمت راست به مرور زمان آزاد میشوند میتوانید از اشکال هندسی مختلفی استفاده کنید. ازطرفی، صفحهی ذکر شده بهگونهای طراحی شده که نمیتوانید از تمامی اشکال هندسی استفاده کنید. ازاینرو بازیکن باتوجهبه مهارتهایی که استفاده میکند و ویژگیهایی که هر شیء هندسی در اختیارش قرار میدهد، میتواند آنها را انتخاب و در سمت راست قرار دهد.
مشکل اصلی گیمپلی، در بخش پلتفرمینگ بازی است. در حالت عادی ساختار پارکور در بازی و انجام پلتفرمینگها جذاب است و چالشهای خاص خود را دارد، اما ترکیب آن با سیستم مبارزات، در بعضی از مراحل میتواند عذاب آور باشد و قرار گیری پلتفرمها در محیط، نمیگذارد که روی نبردها تسلط کافی داشته باشید. بااینحال، Ghostrunner با وجود چالشهایی که ارائه میدهد، میتواند نزدیک به چهار الی پنج ساعت کاربران خود را سرگرم کند و یک تجربهی کوتاه مدت اما هیجانانگیز به خاطر نبردهای خود به حساب میآید.
از نظر بصری، بازی Ghostrunner ایکس باکس تجربهی چشمنواز و زیبایی است. نورپردازیها و پاشیدن شدن خون روی صفحهنمایش پس از سلاخی کردن دشمنان، از مواردی هستند که به زیباتر شدن بازی کمک کرده است. از نظر فنی هم بازی فاقد مشکلاتی نظیر افت فریم، باگ یا گلیچ است، اما از نظر طراحی، گوسترانر میتوانست بهتر عمل کند. بازی دارای ۱۷ مرحله است و در جریان این ۱۷ مرحله، تنها سه باس فایت برای شما درنظر گرفته شده است. این در حالی است که تیم سازنده میتوانست باسهای بیشتری را برای کاربران طراحی کند، زیرا وجود مکانیسمهای گیمپلی بازی گوست رانر Ghostrunner طلب میکند تا بازیکن با باسهایی روبهرو شود که هرکدام از آنها بهنوعی شما را بهچالش میکشند.
یکی از عواملی که باعث شده جذابیت نبردها بیش ازپیش بازی گوست رانر افزایش پیدا کند، موسیقی است. موسیقی در اینجا نقش افزاینده آدرنالین خون مخاطب را ایفا میکند و باعث میشود تا نبردها را با میل و رغبت بیشتری پشت سر بگذارید. بااینتفاسیر، Ghostrunner مشکلات مختلفی دارد که باعث شده تا یک تجربه بی عیب و نقص نباشد. ازطرفی نمیتوان آن را یک محصول درگیر کننده از نظر داستانی دانست، اما مبارزات بهتنهایی میتواند شما را از ابتدا تا انتهای بازی سرگرم کند. اگر صرفا بهدنبال محصولی هستید که در جریان آن دشمنان را سلاخی کنید و به چالش کشیده شوید، Ghostrunner انتخاب مناسبی برای شما است.
نقد شده توسط سایت زومجی
برای مشاهده سایر بازی های ترسناک کلیک کنید
انتخاب دستگاه | ||
---|---|---|
|
آیا مایل به حذف این کالا هستید؟
آیا مایل به حذف این کالا هستید؟
امتیاز و دیدگاه کاربران بازی Ghostrunner ایکس باکس